دسته‌ها
کلیات

Marketing 4.0 – Philip Kotler, Hermawan Kartajaya, Iwan Setiawan

Computers, cell phones and the internet are just some effects of the digital world in our lives. Learn how to use them to boost your sales and promote your products is crucial to success. Philip Kotler, Hermawan Kartajaya and Iwan Setiawan show the best marketing strategies connecting it with technology in the book “Marketing 4.0”.

And in this ever-changing environment, marketing would not be left out! So if you are looking forward to knowing what you need to do for your company to succeed in this actual competitive market, you have come to the right place!

These 3 gurus of marketing will teach everything you must know to set a place in the market and start sale as the big companies.

About the book “Marketing 4.0”

Published in 2017, “Marketing 4.0” is an evolution of the book “Marketing 3.0“, released in 2010, which brought the new marketing secrets and how technology is influencing the marketing world.

“Marketing 4.0” brings all the important content about the digital age. It defines great scholars in the field, develop concepts as:

  • A new milestone for discussion; 
  • A valuable resource for those who try to reverse and understand the digital and mobile future; 
  • A new direction for marketing success.

In addition, the book reveals the path of the consumer into a new era.

About the authors Philip Kotler, Hermawan Kartajaya and Iwan Setiawan

The authors are the same from the book “Marketing 3.0”, as they have decided to give continuity to the previously established thinking.

Recognized as “Marketing Pope” and “Father of Modern Marketing”, Philip Kotler holds a bachelor’s degree in Economics, and he is a professor of International Marketing at Northwestern University.

His studies laid the foundation for what marketing is today. He has been honored with numerous awards and, in this book, joins his efforts with the new generation of marketing.

Hermawan Kartajaya is the founder of one of the most famous marketing consulting firms, MarkPlus. He is already considered one of the 50 gurus who shaped the future of marketing and serves as President of the World Marketing Association.

Iwan Setiawan is an executive at MarkPlus and was one of those who had the initial idea about the “Marketing 3.0” concept and continued his studies in the new Marketing 4.0.

To whom is this book indicated?

For individuals who are an entrepreneur, businessman, marketing professional, a student in the field or just want to understand what are the new marketing concepts, how the public reacts to them and what are the tactics to be drawn to apply that thinking in your life and of your company.

Main ideas of the book “Marketing 4.0”

In this new marketing model, Kotler and his colleagues present the following ideas:

  • The concept of Marketing 4.0;
  • The new way of buying the consumer;
  • The alignment between online and offline marketing;
  • The Importance of content marketing.
دسته‌ها
برند

NPS، شاخص خالص ترویج کنندگان چیست و چگونه محاسبه می شود؟

تعریف شاخص خالص ترویج کنندگان

NPS (Net Promoter Score) شاخص خالص ترویج کنندگان، یک شاخص از ۱۰۰- تا ۱۰۰ است که تمایل مشتریان را برای توصیه محصولات یا خدمات شرکت به دیگران اندازه می گیرد. این شاخص به عنوان یک معیار برای سنجش رضایت کلی مشتری از یک محصول یا خدمات شرکت و وفاداری مشتری به نام تجاری استفاده می شود.

محاسبه شاخص خالص ترویج کنندگان

مشتریان در مورد یک سوال واحد مورد بررسی قرار می گیرند. با طرح یک سوال از آنها خواسته می شود از بین امتیارات ۰ تا ۱۰ نسبت به این که چقدر حاضرند شرکت یا برندتان را به یک دوست یا همکار توصیه کنند مورد ارزیابی قرار می گیرند. “چقدر احتمال دارد محصول و یا خدمات شرکت (برند) ما را به دیگران توصیه کنید؟ از بین امتیازات ۰ تا ۱۰ چه امتیازی می دهید؟” بر اساس امتیازات بدست آمده، مشتریان را به سه دسته تقسیم می کنیم، Promoters (ترویج کنندگان)، Passives (منفعل ها) و Detractors (دفع کنندگان)

ترویج کنندگان یا طرفداران

آنهایی که به شما امتیاز ۹ یا ۱۰ را داده اند. آنها محصولات و خدمات شرکت شما را دوست دارند، به کرار خرید می کنند، این دسته با میزان رضایت بالا مشتاقانه محصولات و خدمات شرکت را به دیگر خریداران بالقوه توصیه می کند.

منفعل ها یا افراد خنثی

آنهایی که به شما امتیاز ۷ یا ۸ را داده اند. آنها تا حدودی راضی هستند، اما اگر به آنها فرصت داده شود، می توانند به راحتی به یک پیشنهاد رقیب شما تن بدهند. آنها احتمالا هیچ حرف منفی در مورد شما بیان نمی کنند، اما در مورد توصیه محصولات و خدمات شما به دیگران هم به اندازه کافی مشتاق نیستند.

دفع کنندها یا کشنده ها

آنهایی که به شما امتیاز ۰ تا ۶ را داده اند.آنها به طور خاص از محصول یا خدمات شما هیجان زده نیستند، با احتمال زیاد دوباره از برند شما خرید نمی کنند و به طور بالقوه می توانند شهرت برندتان را از طریق تبلیغات دهان به دهان منفی به مخاطره بیاندازند.

NPS (Net Promoter Score) شاخص خالص ترویج کنندگان با کم کردن درصد مشتریانی دفع کننده از مشتریان ترویج کننده تعیین می شود. عددی که تولید می شود بین -۱۰۰ و ۱۰۰ است و قاعدتا هر چه این عدد بالاتر باشد بهتر است. برای مثال اگر تمام مشتریان امتیاز کمتر یا برابر ۶ را به شما داده باشند، این به این معنی است که شاخص شما -۱۰۰ است و اگر تمام مشتریان امتیاز ۹ یا ۱۰ را در پاسخ خود را به این داده باشند، شاخص شما ۱۰۰ محاسبه می شود.

چگونگی خواندن امتیاز NPS؟

ساختار پایه ای شاخص خالص ترویج کنندگان آسان است، از این رو محبوبیت و استفاده از آن گسترده است. اگر یک شرکت دارای دفع کنندگان بیشتری نسبت به مروجین باشد، این شاخص منفی خواهد بود و برعکس. شاخص خالص ترویج کنندگان شرکت ها یک معیار ساده و مستقیم ارائه می دهد که می تواند با کارمندانی که بطور مستقیم با مشتریان در ارتباط هستند به اشتراک گذاشته شود. از شاخص خالص ترویج کنندگان می توان به عنوان انگیزه ای برای کارکنان برای بهبود و ارائه بهترین تجربه مشتریان استفاده کرد که البته بسیار مفید هم است. هدف نهایی این است که مشتریانی را که کمتر خوشحال یا مشتاق هستند را به ترویج کنندگان برند تبدیل کنند و اجازه افزایش درآمد و سود را خواهند داد.

شاخص خالص ترویج کنندگان بالا نشان از سلامت یک کسب و کار میدهد، در حالی که شاخص خالص ترویج کنندگان پایین می تواند یک هشدار اولیه باشد تا در مورد رضایت بالقوه مشتریان و وفاداری آنها بیشتر تحقیق شود. شاخص خالص ترویج کنندگان اغلب به طور متوسط کم است. فرد رایش هلد، در محاسبه خود از ۴۰۰ شرکت در ۲۸ صنعت مختلف در مقاله ای در HBR (“یکی از شماره هایی که شما باید رشد کنید”) در سال ۲۰۰۳ ، دریافت که متوسط شاخص خالص ترویج کنندگان ۱۶ است.

بهبود وضعیت شاخص شاخص خالص ترویج کنندگان

با بررسی بیشتر علل انتخاب امتیازات توسط مشتریان می توان به نکات مفیدی برای رشد شرکت (برند) رسید. اینکه می توان از ترویج کنندگان برند برای توسعه برند استفاده کرد بر کسی پوشیده نیست اما نکته مهم علل یابی نارضایتی دفع کنندگان یا مخالفان است. یکی از کارهای ساده ای می توان برای پیدا کردن دلیل این موضوعات انجام داد این است که از مخالفان پرسیده شود که به چه دلیل امتیاز پایینی را به برند شما داده اند، برای مثال فرض کنید که شما صاحب یک فروشگاه آنلاین هستید و برای سنجش شاخص خالص ترویج کنندگان در انتهای یک فرآیند خرید فرم سوال NPS را قرار داده اید، اینجا شما با تعریف شروطی در پاسخ مشتریانتان می توانید فرم را ۲ مرحله کنید، برای کسانی که به شما امتیاز ۰ تا ۶ را داده اند سوال دیگری را به صورت چند گزینه ای در نظر بگیرید، “لطفا در صورت تمایل، دلیل نارضایتی تان را با ما در میان بگذارید.” در بین گزینه ها به تناسب نوع خدمات و محصولاتتان گزینه هایی را که فکر می کنید در آنها ضعف دارید را قرار دهید مانند، “محصول مورد نظرتان را پیدا نکردید.” ، “با قیمت های بالا روبرو شدید” ، ” وب سایت مشکلات عملکردی دارد” ، “راه های تماس با ما برایتان دشوار بود” یا “سایر گزینه ها. با استفاده از این پاسخ ها و بررسی دقیقتر گزینه هایی که بیشترین درصد پاسخ ها را به خود اختصاص داده اند می توانید با رفع مشکلات شاخص خالص ترویج کنندگان خود را افزایش دهید.

به طور کلی می توان با ارزیابی این شاخص به صورت از مزایای زیر بهره مند شوید.

دسته‌ها
کلیات

مقدمه بازاریابی ۴

چارلی فراست تئوریسین توطئه ای که به طور قوی اعتقاد داشت که تمدن در سال ۲۰۱۲ به اتمام میرسد. افراد دیگری هم در سال ۲۰۰۹ به این موضوع اشاره کردند که ممکن است نظریه فراست درست باشد. آنها بروز یک انفجار در هسته زمین را کشف کردند که منجر به بروز فاجعه ای برای زمین شده است که رهبران جهان را دور هم گرد آورده که راهکاری را انتخاب کنند که نهایتا منجر به این شد تا کشتی به مثابه کشتی نوح ساخته و گروه های انتخاب شده ای را در آن نجات دهند.
این داستان کاملا تخیلی برگرفته از فیلم ۲۰۱۲ است. اما بسیاری از صحنه هایی را که در این فیلم مشاهده می کنیم را امروز تجربه می کنیم.
این فیلم نمایانگر این موضوع است که چطور استانداردهای قدیمی تمدن نظیر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی – نابود شده اند و با مجموعه ای از استانداهای اجتماعی افقی و فراگیر جایگزین شده اند. این فیلم نشان می دهد که چگونه رهبران ابر قدرت های غرب مجبور شده اند دست از قدرت رانی خود بکشند و با هم همکاری کنند، آنها حتی برای ساخت کشتی های غول پیکر باید به چین متکی می شدند. کشتی همچون نمادی برای یک دنیای جدید که در آن افراد گوناگون بدون هیچ مرز جغرافیایی و دموگرافیکی با یکدیگر ارتباط داشتند.
امروز ما در دنیایی کاملا نو زندگی می کنیم. ساختارهای قدرتی که ما می شناسیم تغییرات شدیدی را تجربه می کند. اینترنت که ارتباط و شفافیت را برای زندگی ما به ارمغان آورده، مسبب اصلی این تغییرات است.
ما شاهد این هستیم که چگونه ابر قدرت های جهانی تسلیم قدرت‌های فراگیر می‌شوند، گروه G7 متشکل از ۷ کشور قدرتمند جهان در حل بحران های مالی جهانی ناتوان ماند و مجبور به تشکیل گروه G20 شدند که کشورهای همچنین چین، هند و اندونزی در آن حضور داشتند.
در حال حاضر قدرت های اقتصاد به طور گسترده ای پراکنده شده است، شرکت های بزرگ نیز این مسئله را برای رشد نوآوری در سازمانهای انحصاری خود دشوار می بینند. در نهایت شرکت هایی مانند مایکروسافت و آمازون لازم دیدند تا شرکت های نوپای کوچکتری مانند Skype و Zappos را خریداری کنند. بیل گیتس و مارک زاکربرگ از نیاز به اقتصاد مشارکتی آگاهی داشته اند، آنها ثروت خود را برای کمک به فقرا از طریق بنیاد بیل و ملیندا گیتس و موسساتی دیگر (که اکنون بخشی از سازمان ابتکار چان زوکربرگ) هستند، اهدا کردند.
نکته ی دیگری که امروز شاهد آن هستیم این است که چگونه قدرت‌های عمودی به وسیله ی قدرت های افقی ضعیف تر می شوند، برای مثال پرجمعیت ترین کشور دنیا در حال حاضر فیسبوک است که بالغ بر دو میلیارد نفر جمعیت دارد، همچنین می بینیم که چگونه مردم برای دریافت اخبار فوری باز توییتر استفاده می کنند و آنها را از شهروندان خبرنگار دریافت می کنند در حالی که در گذشته شبکه های تلویزیونی بزرگ نظیر CNN منبع اصلی خبرها بودند.
یوتوب با طوفانی که به راه انداخته هالیوود را پشت سر گذاشته است. یک نظرسنجی که توسط مجله Variety انجام شده است نشان می‌دهد که برای افراد ۱۳ تا ۱۸ سال، سلبریتی های یوتیوب به مراتب از شهرت بیشتری نسبت به هالیوود برخوردار هستند. همکاری بین سونی و یوتیوب به طور واضح نشان داد که قدرت های عمودی نمی توانند مانع قدرت های افقی شود، فیلم کمدی اینترویو برای اولین بار توسط یوتوب به صورت فراگیر انتشار یافت تا پاسخی مناسب برای حمله سایبری کره شمالی باشد.
تغییر یا انتقال قدرت مردم را نیز تحت تاثیر قرار میدهد، در حال حاضر قدرت در دستان افراد نیست بلکه در اختیار گروه‌های اجتماعی است. دیکتاتورها با گروه های مردمی که رهبری ندارند سقوط می کنند، سرمایه داران وال استریت توسط جنبش اعتراضی اشغال وال استریت تکان خوردند و جنگجویان ابولا به عنوان چهره برتر سال ۲۰۱۴ مجله تایمز انتخاب شدند در حالیکه رئیس جمهور آمریکا باراک اوباما و نخست وزیر هند کاندید شده بودند.
این تغییرات به طور اساسی دنیای ما را نیز تغییر داده است. در دنیایی که نیروهای افقی، فراگیر و اجتماعی نیروهای عمودی و منحصر به فرد را شکست می‌دهند، اجتماعات مشتری ها قدرتمند تر از همیشه می شوند،در حال حاضر آنها صدای بیشتری دارد و دیگر از شرکت‌ها و برندهای بزرگ نمی‌ترسند، آنها عاشق به اشتراک گذاری داستان های خوب و بدشان از برندها هستند.
در حال حاضر گفتگوهای اتفاقی در مورد برندها از کمپین های تبلیغاتی هدفمند معتبرتر هستند. دایره های اجتماعی به عنوان منابع اصلی تاثیرگذاری ارتباطات بازاریابی و حتی موثر تر از اولویت های شخصی تبدیل شده اند. مشتریان وقتی تصمیم می‌گیرند که کدام برند را انتخاب کنند تمایل دارند تا از همتایان خود پیروی کنند به این ترتیب مشتریان با استفاده از محافل اجتماعی خود با ساخت قلعه از ادعاهای برند های دروغین و حقه های های تبلیغاتی محافظت می کنند.

دسته‌ها
کلیات

بازار، از انحصاری به فراگیر

روزهای انحصارطلبی به سر آمده است. مشارکت نام جدید بازی است. در سطح کلان ساختار قدرت در جهان از تسلط و استیلا به قدرت های چند جانبه تغییر پیدا کرده است.
ابرقدرت های جهان که عمدتاً اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا هستند به این نکته پی برده‌اند که قدرتهای اقتصادی به سراسر دنیا انتقال پیدا کرده اند به طور مشخص آسیا که در سال های اخیر شاهد رشد پایداری در آن بوده ایم. نکته قابل توجه این است که ابر قدرت های غربی همچنان قوی هستند این فقط دیگر ملت‌ها هستند که در طول زمان قدرت بیشتری به دست می آورند و قدرت های اقتصادی که دیگر متمرکز نیستند و بیشتر توزیع شده اند.
این تغییر اقتصادی اغلب به خصوصیات دموگرافیک جمعیت های بازارهای نوظهور نسبت داده می شود. جوانتر، سازنده تر با سطح درآمد در حال رشد. این موضوع باعث ایجاد تقاضای بیشتر برای محصولات و خدمات می شود که در نهایت باعث رشد اقتصادی می شود. تحقیقا اخیر همچنین نشان می دهند که این موضوع نمی تواند تنها رشد اقتصادی باشد.
از دیدگاه نوآوری بازارهای نوظهور در جهت بهتری قرار دارند. تحقیقات اخیر رابرت لیتان نشان می‌دهد که نوآوری در ایالات متحده کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر تعداد استارت آپ های راه اندازی شده تنها ۸ درصد از کل شرکت ها را در آمریکا تشکیل می دهند، در حالی که ۳۰ سال پیش این میزان تقریباً ۱۵ درصد بود.همچنین این تحقیق نشان می دهد که شکست‌ های این استارت آپ ها از تعداد راه‌اندازی آنها بیشتر است.
این مسیر برای آسیا کاملاً برعکس است. به گفته سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه چین در سال ۲۰۱۹ هزینه های مربوط به نوآوری را در اتحادیه اروپا و آمریکا به دست خواهد آورد. در سال ۲۰۱۲ کره جنوبی پیشرفته ترین کشور در زمینه نو آوری بود که بیش از ۴ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در صرف تحقیق و توسعه می کرد.
نفوذ سیاسی غرب پس از کاهش نفوذ اقتصادی آنها رفت رفته کاهش می یابد. قدرت نظامی که برای تامین نفوذ موثر بود ، به آرامی جای خود را به روش های نرم افزاری و حمایت های اقتصادی و دیپلماسی می دهد. برای مثال چین به دلیل حمایت خود از توسعه حکومت داری بهتر و پایدار نفوذ قو‌یتری در آفریقا دارد و آن را حفظ می کنند.
کسب و کار خودش در حال حرکت در مسیر فراگیر شدن است.فناوری موضوعات خودکار سازی و کوچک سازی را امکان پذیر کرده که باعث کاهش هزینه‌های تولید محصولات شده و این امکان را به شرکتها می‌دهد تا محصول خود را به بازارهای نوظهور ارائه دهند. نوآوری های در هم گسیخته در سراسر بخش‌های کسب و کارها محصولات ارزان تر و همچنین ساده تر را برای مشتریان کم توان به ارمغان آورده است. محصولات و خدماتی که پیشتر انحصاری بودند، در حال حاضر به صورت عمده در سراسر دنیا در دسترس هستند برای مثال خودروی دو هزار دلاری Tata Nano و عمل جراحی آب مروارید ۱۶ دلاری Aravind Eye Care System.

این موضوع راه دیگری را نیز دارد. با نوآوری معکوس می توان محصولات جدید را قبل از اینکه در جای فروخته شوند در بازارهای جدید عرضه نمود. صرفه جویی و هزینه آگاهی در محصولات درحال توسعه نشان می دهد که این موضوع منبع جدیدی برای تمایز است. یک نمونه مشهور از این موضوع دستگاه GE’s Mac 400 دستگاه الکتروکاردیوگرام قابل حمل با باطری است که برای روستایان هندی طراحی شده است. این دستگاه در سایر نقاط با تمایز اصلی قابل حمل بودن معرفی و فروخته می شد.

شفافیتی که توسط اینترنت به ارمغان می آید باعث الهام گیری کارآفرینان کشورهای در حال ظهور از همتایان خود در کشورهای توسعه یافته می شود. آنها در حال ساخت کسب و کارهایی با نشانه های محلی خودشان هستند. برای مثال وب سایت Flipkart.com وب سایت هندی است که از Amazon الهام گرفته است یا وب سایت Disdus از اندونزی از Groupon ، Alipay چین از PayPal و Grab مالزی از Uber الهام گرفته اند. مشتریان در این کشورها بدون نیاز به انتظار برای ورود شرکت آمریکایی این خدمات را تجربه می‌کنند.
دیوار های مابین صنایع مختلف در حال ازبین رفتن است. روند همگرایی و ادغام دو یا چند صنعت در حال رشد است صنایع می توانند برای به دست آوردن مشتریان یکسان رقابت یا همکاری کنند، که در بیشتر موارد آنها راه همکاری را پیش میگیرند.
در حال حاضر بسیاری از مراکز پزشکی با گردشگری ادغام شده اند و هزینه های درمانی و تعطیلات بهینه شود. بر اساس برآورد مرکز بیماران فراتر از مرز بریتانیا در سال ۲۰۱۳ حدود ۱۱ میلیون گردشگر پزشکی به انگلستان سفر کردند. از مقاصد درمانی مشهور می توان به دندانپزشکی در کاستاریکا، عمل قلب در مالزی و جراحی زیبایی در برزیل اشاره نمود.
در برخی از بازارهای در حال توسعه که استفاده از تلفن همراه پیش پرداخت بسیار زیاد است، اپراتورهای تلفن همراه با موسسات مالی برای ایجاد کانال های پرداختی همکاری می کنند برای مثال شرکت M-Pesa ، یک شرکت پرداخت موبایلی در کنیا است.

در صنایع موجود جدا کردن صنایع زیرمجموعه دشوار است. در بخش خدمات مالی، مرزهای بین خدمات بانکی، مالی، بیمه ای و مدیریت سرمایه از بین رفته و برای موسسه مالی این امر ضروری است تا راه های جدیدی را برای ایجاد تمایز بین خودشان پیدا کنند. ادغام های عمودی در یک صنعت باعث وجود آمدن کسب و کارهایی با نقش های جامع از مرحله تامین مواد تا تولید و در نهایت توزیع به وجود می آورد.
در سطح کوچکتر انسان‌ها درگیر مشارکت اجتماعی هستند. این مشارکت یا فراگیر بودن به معنای یکسان بودن نظرات و عقاید نیست بلکه به معنای زندگی در کنار هم با وجود اختلاف نظرات و عقاید است. در دنیای آنلاین شبکه های اجتماعی تعامل بین مردم را دوباره تعریف می کند، تعریفی جدید که در آن ارتباط بین مردم بدون مرزهای جغرافیایی و دموگرافیک را به ارمغان آورده است. تاثیرات شبکه های اجتماعی هیچ گاه متوقف نمی شود. همکاری ها در سطح جهانی نوآوری را تسهیل می بخشد. ویکی پدیا توسط تعداد بی شماری از افراد ساخته شده است یا InnoCentive که چالش های تحقیق و توسعه را بین عموم کاربران در سراسر دنیا پخش کرده و آنها را برای پیدا کردن بهترین راهکار فرا می خواند. در واقع تمام شبکه های اجتماعی که رویکرد جمع سپاری را دارا می باشند نمونه مناسبی از جوامع مشارکتی هستند. شبکه های اجتماعی جوامع مشارکتی را به وجود آورده و حس وابستگی را در بین عموم به این جوامع ایجاد می کنند.

مشارکت اجتماعی نه تنها فقط در اینترنت بلکه در حالت آفلاین هم اتفاق می افتد. مفهوم شهرهای مشارکتی که از تنوع ساکنانشان استقبال می کنند اغلب به عنوان یک مدل خوب برای شهرهای پایدار نامیده می شود. همانند مفهوم رسانه های اجتماعی، مفهوم شهرهای مشارکتی این استدلال را دارند که زمانی که شهرها از اقلیت هایی که اغلب پشت سر گذاشته شده اند به آنها حسن مقبولیت می دهند، استقبال می کنند، تنها به شهرها کمک می کند. مشارکت های اجتماعی همچنین می توانند در قالب تجارت عادلانه، تنوع کاری و توانمند سازی زنان ظاهر شوند. این شیوه ها، تفاوت های انسانی را در بین جنس، نژاد و وضعیت اقتصادی در نظر می گیرند. برندهایی مانند Body Shop که تعهدی قوی به جامعۀ اجتماعی با ارزش هایی از قبیل “حمایت از تجارت جمعب” و برنامه هایی مانند “توقف خشونت در خانه” را ایجاد می کنند.

دسته‌ها
کلیات

نقد و مقدمه نویسندگان

خب، حدس میزنم شماها الان باید در همه کتاب های درسی تان تجدید نظر کنید.”

والدن بل، رئیس اتلاف رهایی از بدهی دولت، تحلیلگر ارشد و استاد جامعه شناسی

اینکه بازاریابی ، فروش ، برندینگ و تبلیغات به روش علمی و سیستماتیک در ایران جواب نمیدهد قند در دل بسیاری از مدیران شرکت های بزرگ و کوچک، آژانس های تبلیغاتی ، مدرسان MBA (÷بخصوص اساتید فرنگ رفته) و بسیاری از دست اندرکاران ریز و درشت این بازار مکاره آب میکند. ایشان می توانند بجای سرکله زدن با معدود مدعیان بازاریابی و برندینگ به روش علمی و جلسات کسالت آور با آنها و مطالعه پروپوزال های عریض و طویلشان ، به آغوش گرم میدانداران مدعی کارایی تجربه در این بازار بازگردند و به جای معذب کردن جسم و جان خود، با سینه هایی ستبر چوب خامی و بی تجربگی را بر سر اصحاب بازاریابان معتقد به روش علمی فرود آورند و آنها را ملامت کنند.بدین لحاظ بازایاب بودن هیچ شباهتی با فیزیکدان و یا مهندس بودن ندارد و بیشتر شبیه داروساز بودن است. داروسازان پس از برسی هایی علمی درباب منشاء بیماری ها و نشانه شناسی رفتار بیماران دست به کشف فرمول جدیدی برای رفع معضل بیمار می زنند و این زمانی معتبر است که نتایج جهانشمول(جانشین پذیر) داشته باشد. اما کار معدودی از آنها بدین وسعت است. آنها پس از کشف دارو نان خود را آجر می کنند. چرا که اصحاب تجربه در اینجا نیز، در طول زمان و مشاهده کارایی داروها و شباهت خانوادگی و در ظاهرِ اثرگداری داروها، اصحاب تجربه دست به معاینه دیگر افراد زده و برای ایشان دارو تجویز میکنند و طبیعتاً پس از بهبود ایشان دیگر خدا را بنده نیستند. اما غافل از آنکه حتی در علوم دقیقه نیز معیار علمی بودن ابطال پذیر و جانشین پذیر بودن آن است که به جز کار و تحقیق علمی و سیستماتیک شرایط امکان آن متحقق نمی شود.

در رفتار صاحبان کسب و کار و در هنگام بکارگیری فردی برای توسعه بازاریابی و برندینگ، عقیده ایشان بر این است که مایه شرمساری است که کسی سال ها بازاریاب صرف باقی بماند! از نظر ایشان بازاریاب باید پیشه ای پیرامونی و جانبی باشد و تنها درکنار حرفه و دانشی فنی قابل دفاع و عرضه است و بدون داشتن تخصص و دانش فنی صحبت از علم بازاریابی و برندینگ بی معنا و مضحک است. این امر تنها نتیجه این دیدگاه است که بازاریابی در ساحت بین الاذهانی هیچ موجودیت علمی مستقلی ندارد و مجهز به هیچ گونه متدولوژی علمی برای سامان دادن امور نیست و تنها با گذشت زمان و کسب تجربه های گسسته از هم میتوان آنرا بکار بست. در حالیکه بازاریابی ساختار و صورت است و صنایع و محصولات گوناگون حکم محتوا را دارند و می تواند جهان و چشم انداز نوینی را درمقابل چشمان سازمانها باز کند، کاری که تمامی متخصصین فنی از انجام آن عاجزند. در اینجا اشاره به رابطه استیو جابز و جان اسکالی، مدیر شرکت پپسی، و درخواست جابز از وی برای تصدی سمت مدیر عاملی شرکت اپل، بدون داشتن کوچکترین تجربه و دانش اسکالی از صنعت پیچیده IT و صرفا بدلیل داشتن تخصص و دانش علم بازاریابی، بسیار آموزنده است.

باری، وجود روش های بازاریابی و فروش منسوخ شده (چه برسد به برندینگ) که گواه آن توسل مدیران بازاریابی و تبلیغات شرکت ها به گرته برداری از روشها و حتی تبلیغات برندهای خارجی و عدم تاثیرگذاری تبلیغات و نیز روشهای بازاریابی و فروش محصولات و خدمات آنها در میان اقشار مختلف مردم و نیز عدم توسعه شرکت ها در تمامی صنایع و نیز بوجود آمدن محصولات ناقص الخلقه و از میان رفتن اعتبار شرکت های با سابقه و قدیمی (با ارجاع به استقبال مراکز دولتی از برندهای خارجی در مناقصه ها و پروژهایی خود علیرغم تاکید بر حمایت از محصولات وطنی) می باشد.گویا بحث از بازاریابی به روش علمی، آن هم با اطلاع بسیار ناچیز اساتید برجسته وطنی از آخرین دستاوردهای این حوزه بخصوص پس از سال ۲۰۰۸ میلادی و انتشار و ترجمه مهمترین کتب طراز اول به زبان شیرین پارسی !!!، تنها در دوره های به اصطلاح معتبر دانشگاه ها و مراکز علمی تهران خلاصه شده است ( که تا این تاریخ هیچ گونه پژوهش و نظریۀ قابل استنادی در رفتار خرید و مصرف مصرف کنندگان ایرانی از سوی ایشان ارائه نشده است)؛ که پرداختن به سطح کیفی و علمی آنها نیز فرصتی دیگر میطلبد.

هدف ما در این نوشتارها سفری است اودیسه وار و مواجه ایست با جهان پیچیده و تودرتوی بازاریابی به عنوان یک علم جانشین پذیر و نگاهی عمیق تر با شیوه متفاوتی از قبل به درون قابلیت ها و ظرفیت های نا تمام آن ، آنهم در دورانی که پس از بحرانهای مالی بوجود آمده در سطح جهان حتی علمی ترین اجزاء کسب و کار مانند امور مالی، روش تحقیق و … نیاز به بازبینی جدی دارد، است. ما بر این امر واقف هستیم که نمی توان متدها و حتی چشم اندازهای بازاریابی را مانند یک شابلون بر روی بازار و مسائل خاص و مرتبط با بازار ایران انداخت، اما میتوان از نحوه مواجه بازاریابی با بحرانهای

پیش رو و امکانات و چشم اندازهای تکرارپذیر آن با اتکاء به نحوه مواجه بازاریابی با مسائل جوهری و نه عرضی آن ،به مثابه صورت در برابر ماده ، بهره های فراوان برد.